سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی
ازجمله موضوعات مهم و موردعلاقه صاحبنظران و محققان رشتههای مختلف
مدیریت جامعه شناسی و حتی روان شناسی بوده و میباشد محققان تاکنون غالبا
بطور جداگانه به این دو مقوله مهم تحقیق پرداختهاند و کمتر ارتباط این دو
بطور ویژه بررسی شده است انچه در این مقاله بدان پرداخته خواهد شد ابتدا
مرور ادبیات دو موضوع سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی و ارتباط بین
این دو خواهد بود پس از بررسی انچه تاکنون در متون علمی امده است جهت
تبیین بهتر ارتباط این دو مقوله به تعریف و مفهوم سازی مفهوم جدیدی به نام
تیوری سرمایه گذاری اجتماعی میپردازیم.
این تیوری بیان میکند که
هرانچه انسانها کنشگران اجتماعی درتعامل خود با دیگران رفتار میکنند نوعی
سرمایه گذاری است که به آن سرمایه گذاری اجتماعی گویند درست مانند سرمایه
گذاران اقتصادی که در مقابل پروژههای مختلف اقتصادی سرمایه گذاریمالی
انجام میدهند اما اینکه فرایندسرمایه گذاری اجتماعی به چه ترتیبی رخ میدهد
موضوع اصلی تیوری سرمایه گذاری اجتماعی است رفتارهای شهروندی سازمانی
بهعنوان رفتارهای اختیاری و آگاهانهی کارکنان، تاثیر بهسزایی بر عملکرد
فردی و سازمانی دارد و کارکنان را در وضعیتی قرار میدهد که بهصورت
داوطلبانه، وظایفی فراتر از نقش و شرح شغل خود انجام دهند.
کلیه ابعاد
سازهها جو اخلاقی( مراقبت و توجه، قوانین و مقررات، ضوابط، کارایی، مستقل)
عدالت سازمانی( تعاملی، رویهای، توزیعی) رفتار شهروندی سازمان( نوعدوستی،
وجدان، جوانمردی، رفتار مدنی و ادب و ملاحظه) براساس تحلیل عاملی تاییدی
مورد پذیرش واقع شد.
بخش
ساختاری مدل نیز حاکی از آن است که متغیر جو اخلاقی با اثر مستقیم(
۶۲۲/۰) بیشترین مقدار واریانس رفتار شهروندی را تبیین کرده است و متغیر
عدالت سازمانی با اثر مستقیم( ١۵۶/۰) رفتار شهروندی را تبیین نموده است.
این
مدل مطابق با کلیه شاخصهای برازش اعم از شاخص برازش تطبیقی یا CFI که
مقدار ۹۲۸/ شاخص ریشه دوم میانگین مربعات خطای برآورد یا RMSEA این شاخص
برای مدل مقدار آن ۰۷۴/۰ شاخصکای اسکویر( CMIN) مقدارآن ۷۲۸/۲ میباشد که
مقادیر این شاخصها نیز نشان از برازش نسبتا خوب مدل توسط دادهها دارد.
نتایج آزمون نشان داد مدل اریه شده مناسب بوده و تاثیر متغیر مکنون برونزا بر متغیر درونز
هدفاز نگارش این مقاله، پرداختن به تربیت دینی براساس رویکرد تجربه دینی و نقد آن براساس آموزههای اسلامی بوده است.
روش:
در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی و استنتاجی الگوی فرانکنا به
استنتاج چیستی و چگونگی اهداف و اصول تربیت دینی این رویکرد پرداخته شده
است.
در واقع؛ برای شناخت، نسبت ثانوی قایلند؛ در حالیکه در اسلام،تربیت
دینی مبتنی بر رویکرد تجربه دینی متناظر با آموزههای اسلامی با توجه به
سه عنصر شناختی، عاطفی و ارادی صورت میگیرداین پژوهش با هدف ترسیم و ارایه
مدلی برای اهداف تربیت اسلامی و به تبع آن مشخص کردن اهداف کلی، واسطهای و
تاکید بر اهداف رفتاری در تربیت اسلامی صورت پذیرفت.
چرا
که با توجه به مقولههای موجود در مبانی علمی و عناصر این مدل، میتوان
گفت که شناخت و تسلط بر ساختار مغز و نحوه تغییرات آن در موقع یادگیری،
تفکر و رفتار و حتی در موقع ابراز احساسات، کنترل بر زندگی و روابط درون
فردی و برون فردی را میسر نموده و بشریت با این فهم و ادراک، به سمت تحقق
انسانیت، صلح و آرامش در جهان، خواهد رسید و اینها همان مولفههایی است که
شاید سالها و قرنها پیش در متون تعلیم و تربیت اسلامی و در بین آرای
صاحبنظران و فیلسوفان اسلامی وجود داشته است و تحقیق حاضر سعی در استخراج
مقولههایی داشته است که این مولفهها را مورد تایید قرار دهد.
ضعف
و نارسایی موجود در این زمینه ناشی از پارهای تردیدها و ابهامهایی است
که ازجمله آنهاست: ابهام در مبانی تربیت اخلاقی، تضاد موجود بین اهداف
تربیت اخلاقی و روشهای آن، ابهام در نتایج آن که متضمن نوعی تلقین و یا
رفتار مصنوعی است، ابهام در مورد اصول تحول اخلاقی، وجود مفاهیم و تعابیر
متضاد و مختلف از تعلیم و تربیت اخلاقی، وجود مدلهای متعدد، مسیله تمایز
بین تربیت اخلاقی و آموزش ارزشها، ضرورت و امکان تربیت اخلاقی، اعتبار
مبانی معرفتشناختی آموزش اخلاقی و ارزشی و تردید نسبت به اثربخش بودن
آنها.
ارایه پاسخ مناسب برای همه این ابهامات مستلزم طرح مباحث مربوط به
رویکردها و روشهای تربیت اخلاقی و ارزشی و تدوین و طراحی روشها و
رویکردهای مناسب آن است.
نویسنده در این نوشتار در پی بیان مسایل مربوط به تربیت اخلاقی و ارزشی، مفهومشناسی تربیت اخلاقی و ارزشی و طرح مختصر روشها و رویکردهای تربیت
اخلاقی و ارزشی است و بر این باور است که طرح و تبیین و توصیف روشها و
رویکردهای فوق در رفع ابهامات و مشکلات مطرحشده موثر خواهد بود.
اغلب زوجها انتظار دارند که وجود یک کودک، باعث تحیکم روابطشان شود
اما مشکلات و سختیهای فرزند اول معمولا آنها را مضطرب و پریشانخاطر
میکند؛ با این حال زوجهای بسیاری نیز هستند که پدر مادر شدن را، راهی
برای قویتر شدن خود میپندارند.
من به عنوان یک متخصص خانواده، زمانی
که در انتظار فرزند اول خود بودم، از تاثیری که قرار بود فرزندم بر همسر و
خانوادهام اعمال کند کاملا آگاهی داشتم.
این کاهش توقع در بین زنان، مخصوصا مادرانی که دارای فرزند دیگری نیز هستند به وضوح دیده میشود.
نارضایتی مادران نسبت به وظیفهشان در نگهداری کودک، از میزان رضایت آنها نسبت به زندگی زناشویی میکاهد.
در این پژوهش رابطه بین ترتیب تولد خانوادگی دانشجویان با سبک زندگی آنها بررسی شد.
خانواده براساس جایگاهی که دارد، بیشترین تاثیر را بر فرزند در
امور مختلف دارد؛ والدین احساس میکنند فرزندان هنگام ورود به سیستم
آموزشی( دبستان و غیره) تحت تعلیم قرار میگیرند و شخصیت ایشان ساخته
میشود، اما غافل از آنکه اکثر تاثیرپذیری فرزندان در همان سالهای اولیه و
قبل از ورود به سیستم همگانی آموزش و تعلیم است.
پبر
این اساس، با اینکه والدین و محققین از تولد فرزند جدید به عنوان یک
رویداد پر استرس یاد میکنند اما این رویداد میتواند برای فرزند اول نیز
یک بحران روحی عاطفی تلقی شود. با این حال، بررسیهای جدید حاکی از آن است
که همهی فرزندان بزرگتر، تغییراتی در رفتارشان نشان نمیدهند؛ درصورتیکه
تغییراتی نیز در رفتارشان دیده شود کاملا طبیعی و عادی است و نباید همهی
آنها را به دید منفی نگریست. تا کنون نظر بر این بوده است که کودک اول با
ورود یک خواهر و یا یک برادر جدید به خانواده احساس راحتی نمیکند و دچار
تنش و اضطراب میشود؛ اما تحقیقات جدید از این نظر پیروی نمیکنند. در واقع
رفتار فرزند اول نسبت به حضور عضو جدید خانواده، کاملا بسته به شرایط و
شخصیتی میباشد که آن کودک دارد. همچنین این رفتار به سن او، طرز مراقبت
والدین از او، رابطهی پدر و مادر با یکدیگر و زمینهی خانوادگیاش نیز
بستگی دارد.این امر قویا میتواند ناشی از عدم آگاهی از نحوه برخورد صحیح والدین با فرزندان
در مراحل مختلف رشد و تکامل و عواقب جبران ناپذیر بر زندگی آینده جوانان
باشد که خود لزوم آموزشهای همگانی براساس برنامههای ساختار یافته برای
والدین قبل از تولد فرزندان را مطرح مینماید
برخی از فقها ازجمله مرحوم خویی در مبانی تمکله المنحاج در رابطه با
قصاص مکره شک نموده و به جواز قتل حکم کردهاند و فرمودهاند چنانچه مکره بر قتل
مرتکب قتل گردد مستحق قصاص نیست و در این مورد حکم به پرداخت دیه کرده و
فرمودهاند در چنین فرضی مکره میتواند مرتکب قتل شود زیرا که امر دایر
است بین ارتکاب قتل( حرام) یا ترک حفظ نفس( واجب) و چون هیچکدام بر دیگری
توجیهی ندارد لذا مکره مخیر است و میتواند به قتل دیگری اقدام نموده و یا
خود را به کشتن دهد.
در اینصورت چنانچه اقدام به قتل مکره علیه کند او
را نمیتواند قصاص کرد بلکه چون خون مسلمان نباید هدر رود،بر مکره پرداخت
دیه لازم است در حالیکه طبق نظر مشهور مکره را مستحق قصاص میدانند
قانونگذار بر خلاف جرایم مستلزم حد و تعزیر، طی مادهی ۳۷۵ قانون مجازات
اسلامی با تبعیت از نظر مشهورفقهای امامیه، اکراه را مجوز قتل ندانسته، بر
همین اساس در صورت ارتکاب قتل،
مرتکب قصاص و اکراهکننده به حبس ابد محکوم میگردد مضاف بر اینکه وفق
تبصرهی یک مادهی فوق الاشعار اکراه طفل غیرممیز و دیوانه با استناد به
قاعده سبب اقوا از مباشر و همچنین فقدان قوهی تمیز و تشخیص، موجب
قصاصاکراه کننده و زوال مجازات اشخاص مزبور خواهد بود ضمن اینکه این وضعیت
در تبصرهی ۲ مادهی مذکورراجع به طفل ممیز بدلیل واجد بودن نسبی حداقل
قوهی تمیز و تشخیص متفاوت میباشد هرچند طفلموصوف فاقد مسیولیت کیفری و
مجازات است اما اکراه کننده به حبس ابد محکوم و دیه مقتول بر عهده یعاقله
طفل ممیز میباشد از طرفی قانونگذار با رویکرد و نوآوری جدیدی به موجب ماده
۳۷۷ قانون مجازاتاسلامی مصوب سال ۹۲، اکراه در جنایت بر عضو را موجب قصاص
اکراه کننده دانسته است.
خلاصه ماشینی: "ر ه شونده بالغ و در خصوص مبنای
عدم رفع مسوولیت کیفری باید بیان داشت اصل تساوی ارزش جان انسانها و
قداست نفس انسان بهنظر میرسد مانع پذیرش جواز ارتکاب قتل ناشی از اکراه
باشد چراکه به حکم اصل تساوی انسان ها، جان هیچ کس بر جان سایرین رجحان
نداشته و هرگونه تعرض به حیات دیگری در چنین شرایطی ترجیح بلامرجح، قبیح و
قابل مجازات است و به دلیل محال بودن ترجیح بلامرجح نمیتوان برای نجات جان
خود یا دیگری مرتکب قتل شخص بیگناه دیگری شد.
منبع : مقاله اکراه در قتل
سری اول بهترین مقاله و تحقیق و پروژه های دانشجویی که به صورت فایل ورد می باشد . تمامی مقاله و تحقیق ها دارای جدیدترین منابع دانشگاهی از پایان نامه های کارشناسی و کارشناسی ارشد می باشند . جهت دنلود مقاله و تحقیق ها بر روی لینک های زیر کلیک نمایید