آموزش الکترونیکی

جدیدترین آموزش های به صورت الکترونیکی

آموزش الکترونیکی

جدیدترین آموزش های به صورت الکترونیکی

دلبستگی شغلی

دلبستگی شغلی

بررسی نگرش‏‌ها در کار، به جست و جوی افزایش دانش تشکیلاتی و قابلیت‏‌ها در توسعه‏ی محیط کار ایده آل می‌پردازد که خدمات مشتری استثنایی را ارایه می‌دهد.
بررسی اخیر، ارتباطات معمولی دلبستگی شغلی، تعهد تشکیلاتی( موثر و قانونی) و رضایت شغلی( درونی و بیرونی) با نیت استقبال از مهمان کارکنان در قبرس برای ماندن در کارشان یا ترک آن را بررسی می‌کند.
به علاوه، ارتباط منفی بین تعهد تشکیلاتی، رضایت از شغل خارجی و نیت ترک خدمت آشکار گشت.
اما یک ارتباط منفی بین رضایت از شغل درونی و نیت ترک خدمت حمایت نشده بود.
همچنین پیاده سازی این نتایج برای تحقیقات آینده مورد بحث قرار گرفته است.
( کانونگو، ١۹۸۲ )، دلبستگی شغلی را به‌عنوان یک توصیف از شغل فعلی فرد و تابعی از مقداری می‌داند که شغل او می‌تواند نیازهای کنونی‌اش را ارضا کند( کارملی، ۲۰۰۵ )، تعاریف ارایه‌شده در مورد دلبستگی شغلی بسیار شبیه به هم می‌باشند.
دلبستگی شغلی به میزان درجه‌ای گفته می‌شود که شخص ازنظر روحی با کارش همانندسازی می‌کند با میزان اهمیتی که فرد برای کارش قایل است.
( دوبین ١۹۶١ )، دلبستگی شغلی را عبارت می‌داند از درونی کردن ارزش‌هایی مثل خوبی کار بااهمیت، در نزد شخص؛ و به‌عبارت‌دیگر میزانی که شخص می‌تواند خودش را بیشتر در اختیار سازمان قرار دهد.
( لودال و کی نر ١۹۶۵ )، در تحقیق خود دلبستگی را این‌طور تعریف می‌کند: میزان تاثیراتی که انجام کار بر روی عزت‌نفس فرد می‌گذارد.
در طی چند دهه گذشته میزان تحقیقات علمی در حوزه‏‌‌های مطالعاتی مرتبط با دلبستگی شغلی در کشور افزایش یافته است و نتایج بررسی‏‌ها نشان می‌دهد که پژوهش‏‌‌های انجام شده در این زمینه شکل پراکنده‌ای داشته و دارای نظم و ارتباط مشخصی نیستند و پژوهشگران اطلاعات کافی و جامع درباره نتایج یافته‏‌‌های به دست آمده از مجموع این پژوهش‏‌ها در اختیار ندارند، برای مثال در مورد اینکه در میان این عوامل در نهایت کدام متغیر یا متغیرها بیشترین تاثیر را بر دلبستگی شغلی دارد و به این ترتیب مدیران از چه طریقی می‌توانند دلبستگی شغلی کارکنان خود را ارتقا دهند، نتیجه جامعی وجود ندارد.

منبع : دلبستگی شغلی

اختلالات یادگیری

اختلالات یادگیری

باوجود آن که اختلالات یادگیری بیشترین نرخ اختلالات کودکان بانیازهای ویژه را به خود اختصاص می‌دهد و ابعاد مختلف تحصیلی،اجتماعی،شغلی و روان شناختی زندگی فرد و جامعه را تحت تاثیر قرارمی دهد،لیکن تا کنون در نظام آموزش و پرورش استثنایی ایران توجه به سطوح چندگانه پیشگیری از اختلالات ویژه یادگیری مغفول مانده-است،درحالی که در نظام‏‌‌های آموزشی و توان بخشی توسعه یافته استراتژی‏‌ها و برنامه هاپیشگیرانه مختلفی به ویژه در زمینه اختلالا خواندن طراحی و ارایه گردیده است.
اختلال خواندن شایع‌ترین اختلال یادگیری است که بیشترین حجم خدمات آموزش ویژه و برنامه‏‌‌های مداخله تخصصی را به خود اختصاص می‌دهد و پیامدهای عمده‌ای را برای فرد، خانوده و جامعه به همراه دارد ادراک دیداری لازمه دریافت و کاربرد صحیح بسیاری از اطلاعات محیطی است؛ بهطوری که ضعف در آن به عنوان مشکلی عصب تحولی منجر به اختلالاتی در یادگیری می­گردد.
ادراک روابط فضایی یکی از ابعاد زیربنایی ادراک دیداری است که تاکنون برنامه­ های آموزشی کمی جهت تقویت آن طراحی شده­اند.
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزشی نقطه­های فضایی بر بهبود عملکرد کودکان اختلال یادگیری در درک روابط فضایی است.
با توجه به یافته‏‌‌های جدید در مورد یادگیری، در سال ۱۹۶۳ جمعی از متخصصین اصطلاح، ناتوانیهای یادگیری را جایگزین اصطلاحات قبل کردند از آنجا که واژه ناتوانی اصطلاحات دیگری مثل ناتوانی جسمی یا ناتوانی ذهنی را تداعی می‌کند، یعنی ناتوانیهای که تبدیل به توانایی کامل نمی‌شوند، اصطلاحی مایوس کننده می‌نماید و به‏نظر می‌رسد اگر اصطلاح اختلالات در یادگیری و( یا به‏نظر نگارندگان مشکلات یادگیری) به کار گرفته شود، مناسب‌تر باشد.
 به بسیاری از اینگونه دانش آموزان متاسفانه برچسب کودن، کم ذهن، عقب مانده و امثال آن زده می‌شود که هیچکدام صحیح نیستند و با قاطعیت می‌توان گفت که اگر این مشکلات به موقع و به جا تشخیص داده شوند قابل درمان است؛ افرادی چون آلبرت انشتین نابغه ریاضی، توماس ادیسون مخترع و مبتکر و نابغه آمریکایی – اگوست رودین مجسمه ساز بزرگ فرانسه، لیوناردو داوینچی و بتهون همگی دچار اختلالات یادگیری بودند.
درخانه نیز خود یاری‏‌‌های لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنان واگذار می‌کنند به خوبی انجام می‌دهند و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند.
لیکن وقتی به مدرسه می‌روند و می‌خواهند خواندن و نوشتن و حساب یاد بگیرند دچار مشکلات جدی می‌شوند.

منبع :  اختلالات یادگیری

اثربخشی سازمانی

اثربخشی سازمانی

در واقع بیشتر سازمانها نمی‌میرند، آنها تجدید ساختار می‌شوند، گاهی به ادغام با دیگر سازمانها روی می‌آورند، یا کلا به حوزه فعالیت جدیدی وارد می‌شوند و یا در قالب سازمان دیگری شکل می‌گیرند و این خود تشخیص معادله بقا را دشوار می‌سازد.
بعلاوه ساده لوحانه است که چنین فرض کنیم سازمانهایی که اثر بخش نیستند بدنبال بقا نیستند.
یا فرض نماییم سازمانهایی که اثر بخش هستند عمدا در پی بقا نیستند.
تعداد معدودی از تحقیقات صورت گرفته پیرامون اثر بخشی از معیارهای چند گانه استفاده کرده‏‌اند و خود معیارها نیز از مقیاسهای عمومی نظیر کیفیت، روحیه و معیارهای تخصصی نظیر نرخ‏‌‌های حوادث و میزان غیبت در کار تشکیل شده‏‌اند و این امر باعث گردیده که اثر بخشی برای افراد مختلف معانی مختلفی پیدا کند.
محققانی که از معیارهای چند گانه استفاده کرده‏‌اند به این مهم پی برده‏‌اند که چون سازمانها ممکن است براساس عوامل مختلف و مستقل از هم اثر بخش یا غیر اثر بخش باشند، لذا نمی‌توان برای اثر بخشی تعریف واحد وعملیاتی ارایه داد.
این باور که اثر بخشی به تعریف در نمی‌آید بطور وسیعی مورد قبول واقع گردیده است.
به‌عبارت دیگر اندازه‌ای است که یک سازمانبه اهدافش تحقق می‌بخشدمدل‌های مختلفی برای بررسی میزان اثربخشی سازمانی ایجاد شده‌اند.
در سازمان‌های تجاری برای سنجش اثربخشی سازمان از روش مبتنی بر تامین هدف یا نیل به هدف استفاده می‌شود؛ زیرا می‌توان هدف‌های تولیدی شرکت را به‌آسانی اندازه‌گیری کرد.
معمولا سازمان‌ها عملکرد خود را برحسب سودآوری، رشد، سهم بازار و بازده سرمایه‌گذاری اندازه‌گیری می‌کنند.

منبع :  اثربخشی سازمانی

هوش سازمانی

هوش سازمانی

هوش سازمانی( Organizational Intelligence) مفهومی جدید در عرصه متون سازمان و مدیریت است.
پس از آن هلال هم در رابطه با هوش سازمانی چارچوبی ارایه کرده است که در آن بهطور منسجم زیر ساخت‏‌ها و روشهای شناختی هوش سازمانی را نشان داده است.
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین زیر سیستم مدیریت دانش در سازمان یادگیرنده و هوش سازمانی و مولفه‏‌‌های آن در شرکت ذوب آهن اصفهان بوده است.
نتایج تحقیق نشان داده است که بین زیر سیستم مدیریت دانش و تمامی مولفه‏‌‌های هوش سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
ازاﻳﻦ رو ﻧﮕﺮش ﺟﺪﻳﺪی ﻛﻪ در ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﻪ اﻧﺴﺎن ﺷﺪه، ﻧﮕﺮش راﻫﺒﺮدی ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ ﻛﻪ اﻧﺴﺎن ﻫﻢ ﻋﺎﻣﻞ ﻛﺎر و ﻫﻢ ﺧﺎﻟﻖ آن اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ “اﻧﺴﺎن ﻧﻘﺶ ﻣﺤﻮری در ﺗﺤﻮل ﺳﺎزﻣﺎن دارد و ﺗﺤﻮﻻت ﻋﻈﻴﻢ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ از ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪیﻫﺎی ﻧﺎﻣﺤﺪود ﻓﻜﺮی اﻳﻦ ﻋﺎﻣﻞ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﻣﻲﮔﻴﺮد” در ﻫﺮ ﺳﺎزﻣﺎن اﻓﺰون ﺑﺮ ﻣﻨﺒﻊ ﻋﻈﯿﻢ و ﺧﻼق اﻧﺴﺎﻧﯽ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ، ﻋﻮاﻣﻞ دﯾﮕﺮی ﻧﯿﺰ در ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﻧﻘﺶ ﻣﺆﺛﺮی اﯾﻔﺎ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و اﯾﻦ ﻓﻘﻂ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﺗﻼش ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﺑﺰارﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺳﻨﺠﺶ ﻫﻮش، اﻓﺮاد ﺑﺎﻫﻮش را ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﮐﻨﻨﺪ و آﻧﻬﺎ را ﺑﻪﮐﺎر ﺑﮕﻤﺎرﻧﺪ، زﯾﺮا ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﯾﮏ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺎﻫﻮش و ﺗﻮاﻧﺎ ﺑﺎﺷﻨﺪ، اﻣﺎ ﻫﻮش ﺟﻤﻌﯽ و ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ آﻧﻬﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﻬﺎی ﺑﺰرگ ﻣﯽﺷﻮد.
 ﺗﺤﻘﻴﻖ ﭘﻴﺮاﻣﻮن ﻫﻮش ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ ﺟﺬاب و ﺷﮕﻔﺖ، ﺑﻪ ﺟﺰ روانﺷﻨﺎﺳﻲ ادراﻛﻲ و ﻓﺮدی در ﺑﺴﻴﺎری از رﺷﺘﻪ ﻫﺎی دﻳﮕﺮ ﻫﻢ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻳﻜﻲ از رﺷﺘﻪﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﭘﺮداﺧﺘﻪ و ﻋﻼﻗﻪ ﻓﺰاﻳﻨﺪه‌ای ﺑﻪ آن دارد، ادﺑﻴﺎت ﻣـﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳـﺎزﻣﺎن و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎ وﺟﻮد ﺗﻮﺟﻬـﺎت ﺑﺴـﻴﺎر زﻳـﺎد، اﻳـﻦ ﻣﻔﻬـﻮم ﻛﻤﺎﻛﺎن در داﻧـﺶ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻣﺒﻬﻢ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﻓﻘﺪان ﺗﺌﻮری واﺣﺪ ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ، ﺑﻮاﺳﻄﻪ دﻳﺪﮔﺎهﻫـﺎ و اﻳـﺪه ﻫـﺎی ﻣﺘﻌﺪد و ﭼﻨﺪ ﭘﺎره ﻣﺤﻘﻘﺎن در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺗﻲ، ﺑﺮ اﺑﻬﺎم اﻳﻦ ﻣﻔﻬﻮم ﺻﺤﻪ ﻣﻲﮔﺬارد.
هوش سازمانی از چالش‏‌‌های اساسی سازمان‏‌‌های نوآور امروز است که به کارگیری آن در دانشگاه‏‌‌های دولتی کشور نیز امری ضروری به‏نظر می‌رسد.

منبع : هوش سازمانی

مدیریت منابع انسانی

مدیریت منابع انسانی

مدیریت منابع انسانی معطوف به سیاست‌ها، اقدامات و سیستم‌هایی است که رفتار، طرز فکر و عملکرد کارکنان را تحت تاثیر قرار می‌دهند.
مدیریت منابع انسانی فرایندی شامل چهار وظیفه جذب، توسعه، ایجاد انگیزش و نگهداشت منابع انسانی است.
مدیریت منابع انسانی یعنی مدیریت کارکنان سازمان.
مقصود از مدیریت منابع انسانی سیاست‌ها و اقدامات مورد نیاز برای اجرای بخشی از وظیفه مدیریت است که با جنبه‌هایی از فعالیت‌ کارکنان بستگی دارد، به ویژه برای کارمندیابی، آموزش دادن به کارکنان، ارزیابی عملکرد، دادن پاداش و ایجاد محیطی سالم و منصفانه برای کارکنان سازمان.
در محیط رقابتی امروز آغاز می‌شود.
امروزه در نتیجه جهانی سازی، آزاد شدن بازارها و خصوصی سازی بیشتر محیط‏‌‌های تجاری، تعاونیها با چالشهای عمده‌ای برای حفظ هویت و ادامه فعالیت خود به عنوان شرکتهایی کارآمد مواجه می‌باشند.
هر چند، مطابق با ایدیولوژی تعاون، شرکتهای تعاونی دارای ماهیتی اجتماعی و اقتصادی هستند، اما آلکس لیدلو( ۱۹۸۷) اذعان می‌نماید که ” تعاونیها در وهله نخست، واحدهایی اقتصادی هستند که لازمه ادامه حیات آنها و انجام تعهدات اجتماعی در برابر اعضا، کسب توفیق در امور تجاری است.
مدیریت امور کارکنان حوزه‌ای است که به اندازه کل حوزه مدیریت قدمت دارد اما بهطور طبیعی دستخوش تغییر و تکامل شده است.
نقطه عطف این تغییر و تکامل جایی است که به جای مدیریت کارکنان١، مدیریت منابع انسانی۲ مطرح می‌شود.
مدیریت منابع انسانی علاوه بر دارا بودن مبانی و مفاهیم مدیریت کارکنان، رویکردهای کلی‌تر و جدید‌تری را در مدیریت نیروی انسانی در نظر می‌گیرد.

منبع : مقاله مدیریت منابع انسانی