تربیت شهروندی
مولفهای است که بابرنامه ریزی و چشم اندازکوتاه مدت محقق نمیگردد بلکه
تربیت شهروندی باید طی زمان بسیاردراز و باروالی بسیارآرام و ملایم به ثمر
برسد درجامعه شهری که دارای تنوع شخصیتی و رفتاری بسیاربالایی میباشد
تربیت شهروندی یک فاکتور بسیارمه مو اساسی میباشد که دربه ثمر رسیدن این
امر مردم جامعه و حکومت میتوانند ایفای نقش داشته باشند دراین تحقیق سعی به
بررسی ریشهای تربیت شهروندی ازجنبههای مختلف نموده و درپایان به
ارایهی ضرورتها وپیشنهاداتی جهت تقویت این امر داشتهایم لازم به ذکر
است که تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و بامراجعه به کتابخانه و جمع
اوری اسنادتهیه شده است یکی از مباحث مهم امروز جهان حقوق شهروندی و تربیت
شهروندی است مباحث شهروندی به شکل امروزی سابقه تاریخی ندارد، ولی باید
اعتراف کرد که طی قرن اخیر مطالب و مباحث آن رشد فزایندهای داشته است.
شهروندی هویت جدیدی به فرد میبخشد که خارج از هویت فردی، خاندانی، قومی، خونی، تباری و شغلی است.
بنابراین،
شهروندی به وضع رابطه میان شخص و جامعهای سیاسی به نام دولت کشور گفته
میشود که براساس آن، اولی ملزم به وفاداری و دومی موظف به حمایت است.
بی گمان تربیت شهروندان
خوب یکی از مهمترین دل مشغولیهای اکثر نظامهای تعلیم و تربیت در
بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نشان میدهد که مسیولان
تعلیم و تربیت در این کشورها با عزمی راسخ و با تدوین برنامههای آموزشی
متنوع، تربیت شهروند مناسب را در صدر اقدامات و فعالیتهای خود قرار
دادهاند ظهور جهانی شدن همه جنبههای زندگی و نهادهای اجتماعی به ویژه
نهاد تعلیم و تربیت را تحت تاثیر قرار داده و باعث شده تاسواد، علم، تدریس،
یادگیری، معلم، مدرسه، محتوای درسی و سایر مفاهیم آموزش و پرورش در حال
احراز تعاریف جدید باشند.
رسالت آموزش و پرورش در این فرآیند( جهانی
شدن) این است که دانش آموزان را به عنوان شهروندان جهانی تربیت کند تا
آنها بتوانند نقش خود را هم به عنوان شهروند جامعه خود و هم جامعه جهانی
با قبول مسیولیت در همه زمینهها ایفا کنند.
تربیت شهروندی
موضوعی است که معلمان باید قبلا با قوانین، اهداف و محتوایی که باید در
ذیل آن تدریس شود آشنا شوند، لذا این مطالعه با هدف تبیین تربیت شهروندی و
شناخت مولفههای آن و بررسی روشهای متناسب با تربیت شهروندی انجام شده
است